Pahra پهره

news about balochistan

Saturday, August 12, 2006


عوامل حماسه بلوچی/


در حماسه بلوچی عوامل بسیار و گوناگونی بعنوان محرک و برانگیزنده شخصیتهای داستان وجود دارد که به مهمترین آنها اشاره می کنیم :
در حماسه بلوچی عوامل بسیار و گوناگونی بعنوان محرک و برانگیزنده شخصیتهای داستان وجود دارد که به مهمترین آنها اشاره می کنیم :
نام و ننگ یا تعصب قومی
عصبت قومی عامل اصل متحد کننده بلوچهاست . و این همان اشتراک درخونی است که از نیاکان به ارث رسیده و در رگهای افراد قبیله جریان دارد . افراد یک طایفه وظیفه دارند در هر شرایطی برای خوشنامی طایفه خویش بکوشند . در میادین نبرد بخاطر آن می جنگند که آبروی طایفه را حفظ کنندو نام نیاکان را زنده و قبرشان را عطر آگین سازند. مثلا در مجموعه حماسی میرکمبر آمده است :
شمشیر بزن و کسب آبرو کن
خاطره گذشتگانت تجدید می شود
قبر نیاکانت عطر آگین می شود ( بندهای 68 تا 66 منظومه میر کمبر)
این پدر سالاری و مردسالاری چنان در ساختار حماسه بلوچی ریشه دارد که حتی زنان نه بخاطر ویژگیهایی چون زیبایی ستایش می شوند بلکه بخاطر رشادتها و شجاعتهای خود نیز قابل احترام و ستایشند ، که نمونه هایش را در حماسه بلوچی فراوان می بینیم مانند این بندهای جنگ دهلی که در آنجا «بانری» (Bānari) خواهر میرچاکر به مانند مردان شمشیر می زند و مقاومت می کند ، در حالی که سایر بلوچها شکست خورده و عقب می نشیند و هنگامی که مقاومت این زن را می بینند تشویق به حمله مجدد می شوند و دهلی را فتح می کنند.
هر اندازه که شاه نهیب زد
توزن هستی و از سر را هم دور شو
این چنین بانری ( فرزند ) شیهک پاسخ گفت
من به مانند زن تو اسما زن هستم
زن آنهایی هستند که در خانه ها می نشینند
مسواک می زنند و سرخاب ( می مالند) و گیسوانشان را شانه می زنند
با همسرانشان هم آغوشند
من زنها را به مجلسم راه نمی دهم . ( بندهای 112 تا 105 منظومه جنگ دهلی )
قول بلوچی
در حماسه بلوچی قول نقش بسیار مهمی دارد. قول که همان تعهد وجدانی است که فرد را در مقابل گفته خود ملزم به اجرای آن می کند .
قول بلوچی بصورت ضرب المثل در بین آنان رایج است و در تاریخ و ادبیات بلوچ ها جایگاهی ویژه دارد. مهمترین اقوالی که در حماسه بلوچی مشهورند چهار قول سرداران بلوچ در مجلس امیر چاکر رند است، که با توجه به پیامدهای ناگوار این اقوال، این افراد از سنت و نظم پذیرفته شده در جامعه عدول نمی کنند و پیامدهای دردناک اقوال خود را می پذیرند . این اقوال در حماسه عاشقانه هائی و شی چنین آمده اند :
1. رندها نشسته اند و شرط ها می بندند
شرط ها را در قلعه های می بندند
جاور فرزند جلب چنین عهد کرده است
اگر مردی به ریش من چنگ زند
5. به عوض ریش آن مرد را خواهم کشت
میر هیبتان گفت :
اگر شتری ( غریبه ) به گله شترانم وارد شود
صاحب آن اگر برای بردنش بیاید
می دانم که زنده نخواهد رفت
10. میر چاکر ( نیز) چنین گفت :
به شرط من گوش فرا دهد
من زیر این درخت سرو می نشینم
در زیر درخت کهور کوتاه
اگر این درخت را کسی ببرد
15. من از زیر آن برنخواهم خاست
تنها شی مرید باقی مانده بود
سرزنده و کلاه قهوه ای بر سر
در مجلس اعلام کرد
اگر صبح (روزهای) پنج شنبه
20. اگر کسی درخواستی بکند
من در برآوردن آن درخواست درنگ نخواهم کرد
( در این میان ) امیر چاکر سود برد
لازم به یادآوری است که این شرط ها و اقوال در واقع توطئه ای بود که امیر چاکردند برای تصاحب نامزد شی مردید یعنی هانی طرح کرد ، که در نتیجه همه شرطها و قولها عملی می شوند ، بدین ترتیب که فرزند جارو به تحریک چاکر ریش پدر را چنگ می زند و کشته می شود ، چاکر به ساربانش فرمان می دهد که شتری از شترانش را به گله هیبتان وارد کنند و ... خودش در سایه درخت می نشیند اما بر در خلاف جهت باد ، درخت را قطع می کنند چاکر بر نمی خیزد و درخت در سویی دیگر به زمین می افتد . لازم به ذکر است که محمد سردار خان بلوچ معتقد است که چاکر تصریح میکند که هر کس به شی کهیریها بی احترمی می کند من او را خواهم کشت . در نهایت شخصیت اصلی که شروط و قول ها بخاطر او گفته و عملی شده بودند با حلیه چنگالی سعید و چاکر نامزد خود را از دست میدهد و آواره می شود

0 Comments:

Post a Comment

<< Home