Pahra پهره

news about balochistan

Thursday, November 02, 2006


یادی از سه قهرمان شهید (گزارشی از یک مصاحبه)
۸ آبان ۱۳۸۵ ساعت۸:۳۰ در خیابان بزرگمهر زاهدان در ملا عام سه فرزند غیور و دلیر و برومند بلوچستان بعد از ۲ سال بازداشت در زندان اوین تهران توسط جلادان رژیم پلید آخوندی به دار آویخته شدند و دار فانی را وداع و به دیدار پروردگارشان شتافتند.من در مصاحبه ای با یکی از همرزمان این شهدا گزارشی از سرگذشت این سه قهرمان تهیه نمودم که در اینجا تقدیم خوانندگان عزیز می دارمشهید اول عبدالحمید هرمز زهی از اسپندک سراوان با نام مستعار عمران اولین فرمانده نظامی سازمان جندالله ایران بود این فرزند برومند بلوچستان در سن 20 سالگی با رهبری سازمان امیر عبدالمالک بلوچ آشنا شد و از آنجائیکه خود شاهد نابودی و زوال ملتش توسط دژخیمان رژیم بود و از مظلومیت مردم ستمدیده دیارش رنج می برد و از آن همه ظلم و ستم و تجاوزی که عمال رژیم بر علیه مردم مظلوم و ستمدیده روا می داشتند به تنگ آمده بود با امیر عبدالمالک بلوچ پیمان یاری بست و پس از مدتی به خاطر استعداد و رشادتهای بی نظیرش در زمینه نظامی به سمت فرماندهی نظامی سازمان آزادی بخش مردمی جندالله ایران نائل گشت.وی در عملیاتهای بسیاری علیه مزدوران رژیم شرکت داشت از جمله عملیات بزرگمهر که منجر به هلاکت ۱۰ نفر مزدور نیروی انتظامی (الگانسها) و منهدم کردن خودروهایشان در خیابان بزرگمهر شد و عملیات مرصاد خاش که در آن بیش از ۱۰۰ پاسدار مزدور رژیم به هلاکت رسیدند وی نیز در عملیات سرباز که در آن بیش از ۲۰۰ خودروی رژیم و ۶ هلی کوپتر شرکت داشتند که در نهایت به علت مقاومت غیورانه فرزندان مومن بلوچستان مجبور به عقب نشینی شدند شرکت داشت.این قهرمان غیور در اواخر سال ۱۳۸۲ در سن ۲۳سالگی ۳روز بعد از ازدواجش در زادگاهش روستای اسپندک دستگیر شد و در دستگیری وی بیش از هزار نفر از مزدوران پلید رژیم آخوندی شرکت داشتند وی طی این دو سال در زندان اوین تهران در بازداشت به سر می برد و علی رغم شکنجه های غیر انسانی رژیم کوچکترین تزلزل تغییر و یا تردیدی در عقائد و آرمانهای مقدسش پدید نیامد و در حین بازداشت موفق به حفظ کلام الله شد و بعد از نبردی مردانه و اسارتی با شرفانه دلیرانه به پای دار رفت و به گواهی مردم با چهره ای خندان و تکبیر گویان به جوخه دار بوسه زد.شهادتت مبارکشهید دیگر احمد دهمرده با نام مستعار مهاجر جوانی ۲۵ساله از زاهدان بود این جوان غیور در سن ۱۸ سالگی پای در مبارزه علیه ظلم و بی عدالتی نهاد و رشادتها و جوانمردیهای بسیاری در جهت ریشه کنی ظلم و جور و ستم از خود نشان داد.وی پس از تشکیل سازمان جندالله ایران به این سازمان پیوست و در تمامی عملیاتها دلیرانه و جراتمندانه می جنگید و بنابر مهارتها و رشادتهایش در اواخر سال ۸۲با دو رزمنده دیگر جهت به هلاکت رساندن آخوند پلید خامنه ای به تهران اعزام شد و بعد از طراحی و قبل از اجرای عملیات متاسفانه دستگیر و روانه زندان اوین شد.این شهید غیور به مانند دو یار دیگرش تا آخرین لحظه با پایمردی و استقامت در برابر دژخیمان زمان ایستادگی نمود و هیچ باکی از مرگ در راه هدفش نداشت و حتی در آخرین نامه اش که به امیر عبدالمالک ارسال کرده بود از ایشان خواسته بود که بدون توجه به مسئله آنها راه و هدف مبارزه و جهاد را ادامه دهند و نگران آنان نباشند آین شهید در نامه اش نوشته بود : شهادت برای ما افتخار است و ما خوشحالیم که به شهادت می رسیم . امیر نگران ما نباشید و راه خودتان را که خیلی مقدس است ادامه دهید.و بالاخره به این آرزوی دیرینه خود رسیده و بامداد ۸ آبان با شهادت افتخار آمیز خود به همه ما درس عزت و غیرت دادند.این شهید هم در زندان قران کریم را کاملا حفظ کرده بودند.برادر کوچکتر این شهید بزرگوار اسماعیل دهمرده سال گذشته جهت عملیاتی به چابهار اعزام شده بود و پس از به هلاکت رسانیدن رئیس اطلاعات چابهار در راه بازگشت شهادت گویان به شهادت رسید.قهرمان شهید بهزاد ناروئی با نام مستعار حنظله و همچنین معروف به شیر بلوچستان جوانی ۲۳ ساله از شهرستان زاهدان بود وی یکی از یاران امیر عبدالمالک بود که از دوران کودکی با هم دوست بودند و بعد از تشکیل سازمان فورا به آن پیوست.وی یکی از شجاع ترین و غیورترین و دلیرترین فرزندان بلوچستان بود که در اظهار حق و دفاع از عقیده ، ناموس و سرزمینش از هیچ کس ترس و واهمه ای نداشت و بی باکانه مظالم و ستمگریهای رژیم را در بین مردم بیان می داشت.وی نیز در تمامی عملیاتهای سازمان جندالله ایران دلیرانه شرکت کرد و پایمردانه جنگید و شعله های خشمگین وجودش را با نابودی اهریمنان متجاوز تسکین داد از جمله رشادتهای این جوان سلحشور و مومن می توان به بمب گذاری در برابر ساختمان وزارت اطلاعات واقع در میدان آزادی زاهدان اشاره کرد.وی سرشار از روحیه سلحشوری ، غیرت و شجاعت و فرماندهی بود و به گفته امیر عبدالمالک: اگر من بخواهم لشکری را به نقطه ای اعزام کنم حتما حنظله (بهزاد ناروئی) را به عنوان فرمانده لشکر بر می گزینم.این شیر مرد بلوچستان در حالی که زاهدان را به قصد شرکت در عملیات کوه سفید سراوان ترک داد ، در مسیر زاهدان خاش توسط مزدوران رژیم دستگیر و به زندان اوین انتقال داده شد.این جوان غیور بلوچستان در طی ۲ سال بازداشت در زندان اوین هیچ گاه از بازگو کردن و افشای جنایات رژیم خودداری ننمود و بی باکانه در برابر بلند پایه ترین مقامات حکومتی و امنیتی رژیم از حق سخن می گفت و سر انجام ۸آبان ۸۵ ساعت ۸:۳۰ بامداد خندان و تکبیر گویان جام شهادت را سرکشید این شهید هم در طی بازداشت کلام الله مجید را حفظ نمود. یادش زنده و راهش مستدام بادلازم به ذکر است این هر سه قهرمان بلوچستان با خیانت یک بلوچ خود فروخته به نام عبدالرحیم شه بخش فرزند پیر بخش به دام مزدوران رژیم افتادند و این خائن توسط شاخه نظامی سازمان جندالله دستگیر و بعد از محاکمه گلوله باران شد.دلاور بلوچ

0 Comments:

Post a Comment

<< Home