Pahra پهره

news about balochistan

Monday, October 23, 2006


مهاجرت نیروی کار شهرستان سراوان به کشور های عربی

عبدالسلام علمی

مقدمه



پدیده مهاجرت از جمله پدیده های شایان توجه ومهم در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه بشمار می رود. رشد سریع جمعیت و گسترش سریع وبعضا غیرعادی شهرها وپدیده شهرنشینی وبدنبال آن پیدایش کلان شهرها به مثابه مسأله برای این کشورها بوده و پیامدهای قابل تأمل ومسئله سازی نظیر خالی شدن روستاها ، حاشیه نشینی و رشد و گسترش ناهنجاریهای روانی، اجتماعی وپدیده های مانند بزهکاری ، سرقت قتل وخود کشی و...را در پی داشته است.

این پدیده(مهاجرت) در اشکال گوناگون انجام می شود و از آنجا که اغلب مهاجران نیروی های فعال جوامع خود را تشکیل می دهند این عمل آنان می تواند خسارت جبران ناپذیری بر روندتوسعه یافتگی کشورهای مهاجر فرست وارد کند.

در حالیکه اکثر شهرهایی که مهاجران بقصد آنجا ترک موطن می کنند فاقد تاسیسات زیربنای شهری بوده و امکان برآورد نیاز خدمات حتی ساکنین خود را نداشته چه برسد به مهاجران .

البته قابل توجه آنکه مهاجرت در معنای عام همواره پدیده ای منفی وسلبی تلقی نمی گردد و در بعضی موارد مهاجرت داخلی و خارجی مبنی براستراتژی و اهداف منطقی و کاربردی و دارای غایت عقلانی می تواند پیامد مثبت وسازنده ای در راستای تامین منافع ملی کشورها را دربر داشته باشد.

در عین حال باید توجه داشت که اگر این پدیده از حد نرمال خارج شود به یک معضل برای هر دوکشور (مهاجر فرست ومهاجر پذیر) تبدیل خواهد شد.

با این توصیفات دراین نوشتار ودر صفحات آینده سعی بر آن است تا به بصورت اجمالی و درحد توان خود به بررسی پدیده مهاجرت در استان سیستان و بلوچستان پرداخته شود.امید که بتواند توجه کارشناسان امررا به این پدیده جلب نموده وراهکارهای مناسبی جهت ساماندهی این پدیده در این استان ارائه نماید.



هدف وبیان اهمیت موضوع:

با توجه به اینکه موجبات و عوامل مهاجرت عبارتند از متغییرهای فرهنگی ،اقتصادی، سیاسی،اجتماعی،سوء مدیریت سیاست های نا صواب و غیر منطقی و بعضا برنامه ریزی نادرست و اینکه این پدیده (مهاجرت) پیامدهای نیز برای جوامع خواهد داشت منجمله تهدید سلامت اجتماعی، امنیت ملی به خاطر عبور و مرور بعضا غیر قانونی ، عوارض فرهنگی و اقتصادی، کمبود نیروی انسانی خلاق و پویا وجوان برای کشورهای مهاجر فرست وهمچنین امواج فزاینده مهاجرین را در کشورهای مهاجر پذیر را بدنبال خواهد داشت.
به همین دلیل بر آن شدم تا تاثیر این پدیده را بر استان سیستان وبلوچستان وباهدف جلب توجه کارشناسان وبرنامه ریزان به این موضوع وبررسی خسارت های ناشی از این پدیده و زمینه سازی برای مطالعات عمیق و گسترده این موضوع وارائه راهکارها و رهیافت های کاربردی برای کنترل و مهار این پدیده در حد وسع وتوان خود می باشد.

تعریف مهاجرت:
معنای عام:
عبارت جابجایی و انتقال جمعیت در مکان های مختلف همراه با تحرک جغرافیایی
معنای خاص:
عبارت از نقل مکان انفرادی یا جمعی انسانها با تصمیم به تغییر محل اقامت و کار بطور دائم یا برای مدتی طولانی و بیش از یکسال یا شکلی از تحرکات جغرافیایی یا مکانی ویا کوچ وجابجایی جمعیت از نقطه ای به نقطه دیگر

اشکال مهاجرت:
از شهرها به روستاها:
بیشتر ماموریت های کاری و شغلی است.
از روستا ها به شهرها:
موبرگونج معتقد است مهاجرت روستا شهری نشان دهنده یک انتقال اصلی در ساختار مرکزی
جامعه است که در آن مردم از اجتماعات کوچکتر کشاورزی به اجتماعات بزرگتر و عمدتا غیرکشاورز حرکت می کنند.


انواع مهاجرت:
از نظر مرز های سیاسی کشورها، مدت مهاجرت، خواست واراده جمعی بودن به چهار گروه تقسیم می شوند که هر گروه خود دارای چند شاخه می باشند:
1) مهاجرت با توجه به مرزهای سیاسی:

1-1 مهاجرت بین المللی:
این نوع مهاجرت بین دو کشور مستقل انجام می پذیرد و در عرف بین الملل حداقل یکی از دو کشور مستقل باشد.


2-1مهاجرت داخلی:
تغییر محل اقامت معمولی در یک کشور یا سرزمین معین و استقرار در محل جدید در چارچوب مقررات و تقسیمات سرزمینی آن کشور


2)مهاجرت با توجه به عامل زمان:
1-2مهاجرت قطعی:
مهاجران قصد بازگشت ندارند خواه این مهاجرت ارادی باشد یا غیرارادی (مانند مهاجرت براثر سوانح طبیعی)
2-2مهاجرت به قصد بازگشت:
که به مهاجرت فصلی واغلب بصورت انفرادی وبعضا به مهاجرت طولانی مدت تبدیل می شود.
3-2مهاجرت طولانی مدت:عزیمت بقصد کار از نقطه ای به نقطه دیگر یا به قصد تحصیل که سر انجام با بازگشت پایان می یابد.
3)مهاجرت با توجه به عامل خواست و اراده:
1-3مهاجرت ارادی:
بدنبال تصمیم وخواست مهاجر صورت می گیرد اغلب انفرادی و نمی تواند در مهاجرت های خانواری عینیت پیدا کند.
2-3مهاجرت اجباری:
اراده در این نوع مهاجرت تأثیر چندانی ندارد و بیشتربدلیل پیامدهای سیاسی،جنگ وقراردادهای بین المللی می باشد .نظیر انتقال بردگان در گذشته ومهاجرت افاغنه به کشور ما
4)مهاجرت از نظر شکل:
1-4فردی :
عبارت از مهاجرت فردی ویا به همراه خانواده می باشد.
2-4توده ای (جمعی):
انبوهی از انسانها را شامل می شود و اغلب جنبه استعماری وگاها جنبه سیاسی نظیر عدم پذیرش یک نظام سیاسی توسط توده ها نشأت می گیرد.

دیدگاه های مهاجرتی:
1) دیدگاه اقتصادی:
1-1نظریه کلاسیک :
نگرش آدام اسمیت(1778) وپیروانش که طبق آن مهاجرت اعم از داخلی وبین المللی مکانیزمی برای توزیع نیروی کار است آنها مهاجرت کارگران را نیز تابع قانون عرضه وتقاضا می دانست وآن را نه تنها باعث رشد اقتصادی در مناطق مهاجر پذیر و مهاجر فرست بلکه وسیله ای برای بهبود وضع اشتغال بشمار می آوردند.
2-1نظریه نئوکلاسیک ها:
اقتصاددانانی چون ساستاد (1962) هاریس و تودارو(1979) این نظریه را کمی تغییر دادند.از لحاظ دید اقتصاد کلان هرجا نیروی کار بیش از سرمایه باشد دستمزدها رو به کاهش ودر جایی که انباشت سرمایه بیشتر باشد دستمزدهاسیر صعودی می یابد این وضع مهاجرت نیروی کار را ازمنطقه نخست به منطقه دوم بر می انگیزد و تعادلی بین دستمزدها و نیروی کار ایجاد می کند در نتیجه در منطقه مهاجر فرست به کاهش نیروی کار وافزایش دستمزدها و در منطقه مهاجر پذیر به افزایش نیروی کارو کاهش دستمزدها می انجامد.
استمرار این وضعیت شکاف بین دستمزدها را کاهش داده و در نتیجه زمانی که تفاوت به سطح هزینه های مهاجرت تقلیل یابد مهاجرت متوقف می شود.
در مقیاس خرد اقتصادی فرد عملکرد خود را در قالب اصل فایده /هزینه ارزیابی می کنداو همچنین هزینه های ملموس و غیر ملموس را در مقابل فواید قرار می دهد و تصمیم به مهاجرت یا عدم مهاجرت می گیرد.
این تئوری بر تفاوت دستمزدها و احتمال کار یابی معطوف بوده و به عوامل جاذبه ودافعه در مهاجرت توجه نکرده است ازجمله به :
1.تغییر سیاست بین الملل وغیر کارآمد بودن محاسبات اولیه مربوط به آن منجمله اوضاع واحوال اقتصادی و سیاسی
2.احتمال تحقق فرض مشابهت مهارت بین مبدأ ومقصد که مهاجرت به تامین آن در مقصد وکاهش مازاد آن در مبدأ منجر می شود.که خود در تامین مطلوبتراشتغال دائم در آن منطقه تأثیر گذار می باشد.
3.این نظریه در مقیاس خرد جای بحث دارد تجربیات اخیر نشان می دهد وجود تفاوت های زیاد دستمزدی بین سرزمین های مبدأ ومقصدکه به مراتب بیشتر از هزینه های مهاجرت است موجب استمرار مهاجرت ودر مواردی موجب تشدید آن می شود.
3-1نظریه اقتصادی جدید مهاجرت:
در این نظریه مقیاس خرد هم مد نظر قرار گرفته است ومطابق با آن مهاجرتی که توسط افراد صورت می گیرد بطور وسیع در رابطه با عملکردی است که آنان در جامعه دارند این امر فقط برای افزایش درآمد خانوارها نبوده بلکه اقدامی در جهت به حداقل رساندن مخاطراتی چون فقدان امنیت ، بیمه ، داد وستد ، کاستی های بازار ، نبود بیمه بیکاری ونظایر آن هست که خانوارها برای بهبود وضعیت اقتصادی خود از طریق تنوع بخشیدن به منابع دآمدی تلاش کنند.
بدلیل محروم بودن اکثر کشور های مهاجر فرست از دستری به خدمات بانکی ، پولی که مهاجران به سرزمین اصلی خود ارسال می –دارندعاملمهمی در توسعه آن کشورها محسوب می شود و از آنجا که وجوه ارسالی بصورت ارز بوده به افزایش ذخایر ارزی کشور مهاجر فرست منجر می شود و ارزشی بالاتر از سرمایه محلی دارد.
این پول از نظر تایلور(1992) و استارک(1994) نه تنها در وضع اقتصادی جامعه موثر می افتد بلکه مهم تر از آن درآمد خانوارهای دارای مهاجر را در مقایسه با خانوارهای هم تراز فاقد مهاجرافزایش داده و نوعی منزلت اجتماعی بالاتر را تامین می کندکه خود از عوامل تشدید کننده مهاجرت بشمار می رود.
عمده نظرات اقتصاد جدید مهاجرت بدین شرح است:
1-1-3 مهاجرت اتفاق می افتد حتی اگر تفاوتی بین دستمزدها نباشد.
2-1-3 وجود وادامه مهاجرت خود تشدید کننده مهاجرت بوده و بعنوان وسیله ای برای افزایش درآمدها و کاهش مخاطرات اقتصادی در سرزمین مهاجر فرست تلقی می شود.
3-1-3 مادامی که بازار مطمئن و اشتغال مناسب در کشورهای در حال توسعه وجود نداشته باشدمهاجرت از این کشورها به خارج وجود خواهد داشت.
4-1-3کشور های مهاجر فرست نه تنها از طریق سیاست بازار کار بلکه بیمه های اقتصادی وامنیت بازار سرمایه می توانند بر مهاجرت اثر بگذارند واین سیاست می تواتند به تعدیل فقر و وضعیت نسبی بینجامد وبه کاهش مهاجرت منجر شود.
5-1-3 اغلب مطالعات انجام شده توسط پیروان این نظریه مربوط به مهاجرت روستایی از کشورهای در حال توسعه به ممالک توسعه یافته است.

4. نظریه بازار دوگانه:
این نظریه دلیل مهاجرت را تقاضای دائمی به کارگران خارجی می داند.
1-4 دستمزد علاوه بر انعکاس از شرایط عرضه وتقاضا وسیله ای برای تامبن منزلت و حیثیت افراد است.
2-4 از اشتغال کارگران خارجی در سلسله مراتب بالای شغلی جلو گیری می شود واین گرایش در عموم کارفرمایان کشورهای توسعه یافته هست واین وضعیت بین مهاجران فصلی وغیر قانونی بیش از دیگران است.
3-4 دلیل وجود مهاجران غیر ماهر در کشورهای پیشرفته صنعتی توسعه ویژگی های اقتصاد دوگانه در آنهاست.

2) دیدگاه اجتماعی:
علیرغم اهمیت عوامل اقتصادی نمی توان عوامل اجتماعی را نادیده گرفت قبول این واقعیت که مهاجرت همواره اردای نیست و رانش وکنش های متنوعی در مبدأ ومقصد وجود دارد که ماندن و رفتن را بر می انگیزاند.
عوامل بغیر از عوامل اقتصادی که در زمره عوامل اجتماعی قرار گیرند از جمله :انگیزه های مربوط به تحصیل ،تحمل ناپذیری وشرایط زیستی را می توان از جمله مواردی دانست که در طرح این دیدگاه موثر افتاده اند.

3) دیدگاه سیاسی:
قوانین و مقررات کشورهای مبدأ ومقصد، ترکیب قومی ،نژادی وفرهنگی کشور های مهاجر پذیر و مهاجر فرست اعمال سیاست زورمدارانه ، سخت گیریهای غیر منطقی گروههای حاکم و برنامه ریزیهای ناصواب که موجب ایجاد نوعی بی تفاوتی در آرمان ملی برخی قومیت ها می گردد.

4) دیدگاه سیستمی:
ارتباط تاریخی ، فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی ، مذهبی و... که در مهاجرت تأثیر گذارند و تشکیل دهنده عقله های در هم تنیده می باشند که خود بوجود آورنده سیستمی در مهاجرت هستندومی توانند آن رابه بالندگی وپویایی تبدیل کنند.



عوامل ، دلائل و متغییرهای دخیل در رابطه با مهاجرت:

1) مهارت داخلی:
1-1 وجود امکانات بهداشتی، درمانی مناسب در شهرها وفقدان آن در روستاها محرومیت نسبی و نداشتن امید به آینده در روستاها
2-1 وجود امکانات و تسهیلات آموزشی مناسب و فراهم بودن زمینه های ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر
3-1 انگیزه اشتغال و فراوانی شغل در شهرهای بزرگ
4-1تمرکز فراوان سرمایه وفعالیت های اقتصادی در شهر های بزرگ
5-1عوامل ومتغییرهای روان شناختی وجمعیت شناسی
در این میان به طرح دو نظریه در زمینه عوامل روانی مهاجرت پرداخته می شود:
1. تودارو معتقد است افراد محافظه کار بسیار دیرتر از افراد خطر جو بعلت درآمد مورد انتظار اقدام به مهاجرت می کنند.
2. ژان پیته معتقد است مهاجران عمدتا سه طبقه می باشند اول افراد عصبی که به هر طریق می خواهند وضع موجود را تغییر دهند دوم کسانی که در آنها قدرت رهبری نهفته است و سوم جاه طلبان
2)مهاجرت خارجی:
1-2 وجود امکانات شغلی و اشتغال مناسب با درآمد بالا در کشورهای جهان اول وتوسعه یافته
2-2 نبود استراتژی وبرنامه روشن وشفاف در جهت جذب و بکارگیری نیرو ها فعال در جامعه عل الخصوص نخبگان
3-2 برخورد غیر منطقی و طرد کننده در میان یعضی مدیران صنعتی، فنی و علمی کشورهای مبدأ در سطح ملی
4-2 وجود امکانات پژوهشی،علمی مناسب در بخش های علمی و صنعتی کشور های مقصد
5-2 رسوخ پدیده سیاست زدگی در جوامع علمی پژوهشی

0 Comments:

Post a Comment

<< Home