ديروز عصر داشتم از خيابانی حوالی عيدگاه میگذشتم، ديدم مامورين محترم سوار بر الگانس، راه را بسته و مشغول بازرسی چند اتوموبيل هستند.
نزديکشان که رسيدم افسر داخل ماشين به مامور دستور داد که مدارک اين آقا را هم چک کن، مدارکو بهش دادم. کنار ديوار چند تا جوان هم لباس خودمو رديف کرده بودن فقط يکيشون موهای بلندی داشت که البته روش کلاهی هم پوشيده بود، و بقيه واقعا بدون هيچگونه تيپ و قيافه خاصی بودند.
با توجه به اينکه خودروهاشون جا نداشت از بنده خواستند همراهيشان کنم و با اتوموبيل خودم اونا رو تا پاسگاه انتظامی برسونم.
چهار نفرو سوار بر خودروی بنده کردند و يک مامور هم جلوی ماشينم نشست؛ پرسيدم جناب، جرم اين جوونا چيه؟ گفت: هيچی فقط میخواهيم ببريمشان تا پاسگاه از نظر سوء سابقه چکشان کنيم!!
يکيشون التماس میکرد (درحالی که کارت دانشآموزی خودشو نشون میداد) که بذارنش بره چون فردا امتحان داره...
گفتم آقا شما چرا اين جوونای ما رو اينقد اذيت میکنيد؟ معمولا کسی جرمی مرتکب بشه دستگيرش میکنند، ولی فقط برای اينکه بدونن سوء سابقه دارند يا نه که مردم را از کوچه و خيابان جمع نمیکنند ببرند پليس؟
میگفت منکه فقط سرنشينم اون مافوق من اين دستور داده من هم مجبورم اطاعت کنم والا خود من هم جوونم و دلم نمی خواد اينکارو بکنم...
بهش گفتم شما را به خدا با اين جوونای ما که همواره مظلوم هستند، اينقد با سختی برخورد نکنيد؛ با توجه به وضعيت جامعه و آنچه امروز در اطرافمان میگذرد و هزينههای سنگينی که دشمنانمون برای ايجاد تفرقه و نا امنی در منطقه میکنند، اينکارا در جوونا عقده ايجاد میکنه و باعث ميشه شکار دشمنان شده عامل دست آنان برای طغيان بشن.
خلاصه اين صحنهها بسيار خطرناک و به ضرر جامعه هست که بايد عاقلان قوم فکری برايشان بکنند.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home