خبرگزاري ميراث فرهنگي
۱۳۸۵/۶/۲۵ - 12:51:00
چابهار؛ آرامش در دروازه اقيانوس
آرامش چابهار و ساحل شني بينظير آن با وجود كمبود امكانات گردشگري ميتواند وسوسهات ميكند كه زحمت سفر طولاني را به نيت تجديد ديدار بارها بر خود هموار كني.
خبرگزاري ميراث فرهنگي_مناطق آزاد و ويژه اقتصادي _ سهيلا بيگلرخاني _تا چشم كار ميكند، ساحل ماسهاي در امتداد آبهاي سبز درياي عمان گسترده است. جاده كم تردد است و آرام، دست كم روز داغ و خيس. شايد شب كه از راه برسد، وانتهاي حامل بنزين قاچاق خواب جاده را برهم زنند. اندكي از شهر چابهار به سمت جاده منتهي به كراچي دور نشدهاي كه كوههاي مريخي رخ مينمايند. برافراشته در دامن افق، به رنگ خاكستر چوب پرتقال، چيزي ميان طوسي و سفيد. رشته كوهها جاده را ميگيرد و تا پاكستان با تو همراه ميشود و جاده در ميان دو بخش از طبيعت بينظير حاشيه درياي عمان كشيده شده، انگار به قصد تعيين مرز. يك سو كوههاي مخروطي مريخي با آن رنگ خاكستري خيالانگيز و سوي ديگر درياي سبز و ماسههاي اندكي سرخ با درختچههاي بياباني در كرانه آن.
دشت كه آبگير ميشود در ميان جاده، تالابهايي را پدپد ميآورد، كه در سوي دريا صورتي صورتي است و در سوي كوه خاكستري مايل به سفيد. جايي كه به آن تالاب صورتي ميگويند.
جاده ساحلي گواتر تنها نمايانگر بخش كوچكي از جذابيتهاي طبيعي چابهار است، بخشي كه در مدت اقامت 3 روزه موفق به ديدن آن شديم. چابهار ميان آرامش بينظير درياي عمان خفته است، شايد به انتظار زماني كه طبيعتش فارغ از دغدغههاي صنعتي و تجاري شدن، ديده شود. نميدانم چرا محور توسعه منطقه آزاد چابهار، صنعت و تجارت اعلام شده. حال آنكه تنها توصيف بخشي از طبيعت خاص آن كافي است تا سيل گردشگران طبيعت را راهي اين منطقه كند.
هتلها كافي نيست
اگر بخواهي به چابهار سفر كني، حتي در ميانه مرداد ماه، آفتاب آنقدرها هم نميسوزاند. انگار پا به
خريد شايد بخش بسيار كوچكي از جذابيتهاي چابهار باشد، آن هم در شرايطي كه در سرزمين اصلي اغلب كالاهاي منطقه با قيمتي مشابه و شايد ارزانتر به فروش ميرسد.نوعي سوناي بخار گذاشته باشي كه رفته، رفته با نزديك شدن به غروب نسيم خنك دريا رطوبت آن را دلنشينتر ميكند. با اين همه ماههاي سال كه رو به انتها ميروند و به تعطيلات نوروز كه نزديك ميشوي چابهار رونق بيشتري ميگيرد. درست همان زماني كه دو هتل منطقه در پذيرايي از مهمانان كم ميآورد. سعيد علي بزرگزاده مديرعامل شركت رفاه اجتماعي وتوسعه گردشگري، از هتل در دست ساخت بينالمللي ميگويد. جايي بر فراز منطقه به نام تراس بهشت. منطقه آزاد را بر يك تپه بنا كرده باشند، انگار. هر چه از ساحل دورتر ميشوي به آن و چند اسكله باربري آن مسلطتر ميشوي.
اندكي پايينتر از تراس بهشت، همان جا كه گودبرداري شده، قرار است هتل يخي بنا شود، با نمايي مشابه يخ. اين نام و نما چه ميچسبد در هواي گرم و مرطوب چابهار. با اين حال دو هتل ليپار و صدف در حال حاضر در روزهاي شلوغ سال كفاف گردشگران را نميدهد، چه رسد به آنكه جاذبههاي اين منطقه به تعداد گردشگران بيافزايد.
بازارهاي كم رونق
بزرگزاده از تاثير محدوديتهاي گمركي بر تعداد گردشگران تابستاني ميگويد. غافل از آنكه خريد شايد بخش بسيار كوچكي از جذابيتهاي منطقه باشد، آن هم در شرايطي كه در سرزمين اصلي اغلب كالاهاي منطقه با قيمتي مشابه و شايد ارزانتر به فروش ميرسد. چقدر دلم ميخواست از غرفههاي محدود صنايع دستي چابهار در هتل صدف ديدن كنم، اگر ذوق هم سفرانم به خريد كالاهاي نه چندان مرغوب چيني وقتمان را در مراكز خريد هدر نميداد. واقعيت آن است كه عرضه صنايع دستي ديدني و خوش آب و رنگ بلوچي در منطقه آزاد ناديده گرفته شده، هر چند بزرگزاده وعده ساخت بازاري سنتي در دروازه اقيانوس را ميدهد.
توجه به غذاهاي سنتي نيز وضعيت بهتري ندارد. در هتلهاي چابهار فقط ميتواني ميگو پفكي را به عنوان غذاي كم و بيش سنتي پيدا كني. هنوز مزه " پشك" (كوسه ماهي به زبان محلي) دست پخت همسر و خواهر صادقي كارمند روابط عمومي سازمان زير دندانم است.
به ويژه با آن ترشي انبه و ليموي محلي. با اين همه بام چابهار جايي كه پذيراي ما شد با غذاي خانگي محلي از منوي غذايي مشابه تهران بهره ميبرد. وضعيت براي رستورانهاي ديگر هم بهتر از اين نيست. آشپز شدن هم در منطقه آزاد پارتي ميخواهد و غير بوميها موفقتر. گو اينكه تفكر استفاده از غذاهاي بومي براي جذب گردشگر نيز وجود ندارد، مانند ديگر جذابيتهاي محلي. انگار همه چيز دست به دست هم داده باشد تا چابهار مينياتوري باشد از نمونههاي مناطق آزاد پيشروتر بدون هيچ رنگ و لعاب بومي.
انگار همه چيز دست به دست هم داده باشد تا چابهار مينياتوري باشد از نمونههاي مناطق آزاد پيشروتر بدون هيچ رنگ و لعاب بومي.
گردشگري در اولويت چندم
قرار است منطقه آزاد چابهار منطقهاي تجاري _ صنعتي شود و گردشگري در اولويت چندم قرار گيرد، اما گمرك منطقه از چند ماه پيش بسته شده و هنوز جاده ترانزيتي كالا چابهار را به مركز نميرساند. تنها اثر صنعتي شدن منطقه نيز كارخانه سيماني است در دست احداث، كارخانهاي براي بستهبندي خرما و آب شيرين كن منطقه كه با وجود افتتاح هنوز تا شهر لولهگذاري نشده. نتيجه آنكه مردم شهر چابهار (بوميان منطقه) حتي از آب لولهكشي نيز بيبهرهاند. كاش گردشگري نيز يك صنعت به حساب ميآمد.
جاذبههايي بدون جاده دسترسي
قلعه نيمه ويرانه پرتقاليها كه به خاطر نبود جاده از دور آن را نگاه ميكنيم و تپه گلافشان (به كسره گاف) كه باز به خاطر نبود جاده و جاري شدن رود از رفتن به آن باز ميمانيم و جاذبههاي ديگري كه شايد بهتر باشد به جاي جاذبه نام استعداد بر آنها گذاشت. گلهاي پديده گلافشان كه تنها در دو نقطه زمين ديده ميشود، ميتواند براي رونق گردشگري درماني نيز مورد بهرهبرداري قرار گيرد.
طرح جامع گردشگري استان اين وعده را به منطقه داده، كه قرار است منطقه به قطب گردشگري تبديل شود و در همين راستا چندين مشاور طرحهايي را نيز در دست مطالعه دارد. با اين حال معلوم نيست فاصله مطالعه تا اجرا چند سال باشد. نبود امكانات اقامتي يا حتي امكانات پذيراي مختصر در كنار جاذبههاي طبيعي چابهار گردشگران را در بازديد از اين جاذبهها دچار ترديد ميكند. به ويژه آنكه اغلب اين جاذبهها فاصلهاي قابل توجه با منطقه دارند.
گشتي در زير دريا
زير دريا طبيعتي هفتاد رنگ كه تجربهكردهها را بارها و بارها به سوي خود ميكشد. زير درياي عمان و ساحل چابهار هنوز دستنخورده است. فصل مساعد غواصي در درياي عمان كه درست با پايان فصل غواصي در درياهاي كناري آغاز ميشود (درياي سرخ و خليج فارس) مزيتي چند برابر به اين منطقه بخشيده. 15 مهر تا 15 فروردين بهترين زمان غواصي در درياي عمان است. نايب پور رييس مدرسه غواصي چابهار از اعطاي مدرك بينالمللي در اين مدرسه و انطباق آموزش در آن با مدارس معتبر انگلستلن ميگويد. " اينجا تنها مدرسه غواصي در درياي عمان است." با اين حساب ميتواند در زمان نامساعد بودن جو درياهاي كناري غواصان را به ايران جذب كند، اگر...
آرامش در دامان اقيانوس
آرامش درياي چابهار و ساحل گسترده و شني بينظير آن با وجود كمبود امكانات كنوني هم وسوسهات ميكند كه بار ديگر از هياهوي شهر شلوغ دل بكني، به نيت تجديد ديدار و بيش از 3 ساعت پرواز كني و به تماشاي چابهار بنشيني.
خبرگزاري ميراث فرهنگي_مناطق آزاد و ويژه اقتصادي _ سهيلا بيگلرخاني _تا چشم كار ميكند، ساحل ماسهاي در امتداد آبهاي سبز درياي عمان گسترده است. جاده كم تردد است و آرام، دست كم روز داغ و خيس. شايد شب كه از راه برسد، وانتهاي حامل بنزين قاچاق خواب جاده را برهم زنند. اندكي از شهر چابهار به سمت جاده منتهي به كراچي دور نشدهاي كه كوههاي مريخي رخ مينمايند. برافراشته در دامن افق، به رنگ خاكستر چوب پرتقال، چيزي ميان طوسي و سفيد. رشته كوهها جاده را ميگيرد و تا پاكستان با تو همراه ميشود و جاده در ميان دو بخش از طبيعت بينظير حاشيه درياي عمان كشيده شده، انگار به قصد تعيين مرز. يك سو كوههاي مخروطي مريخي با آن رنگ خاكستري خيالانگيز و سوي ديگر درياي سبز و ماسههاي اندكي سرخ با درختچههاي بياباني در كرانه آن.
دشت كه آبگير ميشود در ميان جاده، تالابهايي را پدپد ميآورد، كه در سوي دريا صورتي صورتي است و در سوي كوه خاكستري مايل به سفيد. جايي كه به آن تالاب صورتي ميگويند.
جاده ساحلي گواتر تنها نمايانگر بخش كوچكي از جذابيتهاي طبيعي چابهار است، بخشي كه در مدت اقامت 3 روزه موفق به ديدن آن شديم. چابهار ميان آرامش بينظير درياي عمان خفته است، شايد به انتظار زماني كه طبيعتش فارغ از دغدغههاي صنعتي و تجاري شدن، ديده شود. نميدانم چرا محور توسعه منطقه آزاد چابهار، صنعت و تجارت اعلام شده. حال آنكه تنها توصيف بخشي از طبيعت خاص آن كافي است تا سيل گردشگران طبيعت را راهي اين منطقه كند.
هتلها كافي نيست
اگر بخواهي به چابهار سفر كني، حتي در ميانه مرداد ماه، آفتاب آنقدرها هم نميسوزاند. انگار پا به
خريد شايد بخش بسيار كوچكي از جذابيتهاي چابهار باشد، آن هم در شرايطي كه در سرزمين اصلي اغلب كالاهاي منطقه با قيمتي مشابه و شايد ارزانتر به فروش ميرسد.نوعي سوناي بخار گذاشته باشي كه رفته، رفته با نزديك شدن به غروب نسيم خنك دريا رطوبت آن را دلنشينتر ميكند. با اين همه ماههاي سال كه رو به انتها ميروند و به تعطيلات نوروز كه نزديك ميشوي چابهار رونق بيشتري ميگيرد. درست همان زماني كه دو هتل منطقه در پذيرايي از مهمانان كم ميآورد. سعيد علي بزرگزاده مديرعامل شركت رفاه اجتماعي وتوسعه گردشگري، از هتل در دست ساخت بينالمللي ميگويد. جايي بر فراز منطقه به نام تراس بهشت. منطقه آزاد را بر يك تپه بنا كرده باشند، انگار. هر چه از ساحل دورتر ميشوي به آن و چند اسكله باربري آن مسلطتر ميشوي.
اندكي پايينتر از تراس بهشت، همان جا كه گودبرداري شده، قرار است هتل يخي بنا شود، با نمايي مشابه يخ. اين نام و نما چه ميچسبد در هواي گرم و مرطوب چابهار. با اين حال دو هتل ليپار و صدف در حال حاضر در روزهاي شلوغ سال كفاف گردشگران را نميدهد، چه رسد به آنكه جاذبههاي اين منطقه به تعداد گردشگران بيافزايد.
بازارهاي كم رونق
بزرگزاده از تاثير محدوديتهاي گمركي بر تعداد گردشگران تابستاني ميگويد. غافل از آنكه خريد شايد بخش بسيار كوچكي از جذابيتهاي منطقه باشد، آن هم در شرايطي كه در سرزمين اصلي اغلب كالاهاي منطقه با قيمتي مشابه و شايد ارزانتر به فروش ميرسد. چقدر دلم ميخواست از غرفههاي محدود صنايع دستي چابهار در هتل صدف ديدن كنم، اگر ذوق هم سفرانم به خريد كالاهاي نه چندان مرغوب چيني وقتمان را در مراكز خريد هدر نميداد. واقعيت آن است كه عرضه صنايع دستي ديدني و خوش آب و رنگ بلوچي در منطقه آزاد ناديده گرفته شده، هر چند بزرگزاده وعده ساخت بازاري سنتي در دروازه اقيانوس را ميدهد.
توجه به غذاهاي سنتي نيز وضعيت بهتري ندارد. در هتلهاي چابهار فقط ميتواني ميگو پفكي را به عنوان غذاي كم و بيش سنتي پيدا كني. هنوز مزه " پشك" (كوسه ماهي به زبان محلي) دست پخت همسر و خواهر صادقي كارمند روابط عمومي سازمان زير دندانم است.
به ويژه با آن ترشي انبه و ليموي محلي. با اين همه بام چابهار جايي كه پذيراي ما شد با غذاي خانگي محلي از منوي غذايي مشابه تهران بهره ميبرد. وضعيت براي رستورانهاي ديگر هم بهتر از اين نيست. آشپز شدن هم در منطقه آزاد پارتي ميخواهد و غير بوميها موفقتر. گو اينكه تفكر استفاده از غذاهاي بومي براي جذب گردشگر نيز وجود ندارد، مانند ديگر جذابيتهاي محلي. انگار همه چيز دست به دست هم داده باشد تا چابهار مينياتوري باشد از نمونههاي مناطق آزاد پيشروتر بدون هيچ رنگ و لعاب بومي.
انگار همه چيز دست به دست هم داده باشد تا چابهار مينياتوري باشد از نمونههاي مناطق آزاد پيشروتر بدون هيچ رنگ و لعاب بومي.
گردشگري در اولويت چندم
قرار است منطقه آزاد چابهار منطقهاي تجاري _ صنعتي شود و گردشگري در اولويت چندم قرار گيرد، اما گمرك منطقه از چند ماه پيش بسته شده و هنوز جاده ترانزيتي كالا چابهار را به مركز نميرساند. تنها اثر صنعتي شدن منطقه نيز كارخانه سيماني است در دست احداث، كارخانهاي براي بستهبندي خرما و آب شيرين كن منطقه كه با وجود افتتاح هنوز تا شهر لولهگذاري نشده. نتيجه آنكه مردم شهر چابهار (بوميان منطقه) حتي از آب لولهكشي نيز بيبهرهاند. كاش گردشگري نيز يك صنعت به حساب ميآمد.
جاذبههايي بدون جاده دسترسي
قلعه نيمه ويرانه پرتقاليها كه به خاطر نبود جاده از دور آن را نگاه ميكنيم و تپه گلافشان (به كسره گاف) كه باز به خاطر نبود جاده و جاري شدن رود از رفتن به آن باز ميمانيم و جاذبههاي ديگري كه شايد بهتر باشد به جاي جاذبه نام استعداد بر آنها گذاشت. گلهاي پديده گلافشان كه تنها در دو نقطه زمين ديده ميشود، ميتواند براي رونق گردشگري درماني نيز مورد بهرهبرداري قرار گيرد.
طرح جامع گردشگري استان اين وعده را به منطقه داده، كه قرار است منطقه به قطب گردشگري تبديل شود و در همين راستا چندين مشاور طرحهايي را نيز در دست مطالعه دارد. با اين حال معلوم نيست فاصله مطالعه تا اجرا چند سال باشد. نبود امكانات اقامتي يا حتي امكانات پذيراي مختصر در كنار جاذبههاي طبيعي چابهار گردشگران را در بازديد از اين جاذبهها دچار ترديد ميكند. به ويژه آنكه اغلب اين جاذبهها فاصلهاي قابل توجه با منطقه دارند.
گشتي در زير دريا
زير دريا طبيعتي هفتاد رنگ كه تجربهكردهها را بارها و بارها به سوي خود ميكشد. زير درياي عمان و ساحل چابهار هنوز دستنخورده است. فصل مساعد غواصي در درياي عمان كه درست با پايان فصل غواصي در درياهاي كناري آغاز ميشود (درياي سرخ و خليج فارس) مزيتي چند برابر به اين منطقه بخشيده. 15 مهر تا 15 فروردين بهترين زمان غواصي در درياي عمان است. نايب پور رييس مدرسه غواصي چابهار از اعطاي مدرك بينالمللي در اين مدرسه و انطباق آموزش در آن با مدارس معتبر انگلستلن ميگويد. " اينجا تنها مدرسه غواصي در درياي عمان است." با اين حساب ميتواند در زمان نامساعد بودن جو درياهاي كناري غواصان را به ايران جذب كند، اگر...
آرامش در دامان اقيانوس
آرامش درياي چابهار و ساحل گسترده و شني بينظير آن با وجود كمبود امكانات كنوني هم وسوسهات ميكند كه بار ديگر از هياهوي شهر شلوغ دل بكني، به نيت تجديد ديدار و بيش از 3 ساعت پرواز كني و به تماشاي چابهار بنشيني.
0 Comments:
Post a Comment
<< Home