Pahra پهره

news about balochistan

Thursday, October 12, 2006

تاریخچه نظام چند همسری

علی اصغر ملازهی
محقق و دانشجوی فوق لیسانس فلسفه

از سايت بلوچ آکادمیست Baloch Academist


چند همسری نمادی اجتماعی با جنبه های زیست شناختی است که هم زیست شناسان و هم مردم شناسان به مطالعه آن علاقمند هستند. زیست شناسانی چون (کربس و داویس، 1984)، چند همسری را بیشتر به این صورت تعریف کرده اند که عبارت است از موقعیتی که در آن هر مرد با بیش از یک زن و هر زن فقط با یک مرد جفت میشود.
مردم شناسانی مثل (کوتاک، 1987)، چند همسری را بعنوان رابطه ای زناشویی که در آن بیش از یک زن شرکت دارند، تعریف میکند.

چند همسری نمادی دیرینه است. اما عده ای آن را به اسلام نسبت داده اند. فقیه و محقق مصری سید سابق (1987 )، در این باره مینویسد: نظام چند همسری پیش از ظهور اسلام در میان ملتهای فراوانی وجود داشته است، از جمله در میان اقوام عبری صقلبی یا اسلاوی که نژاد کشورهای: روسیه، لیتوانی، استونی، بلغارستان، چکسلواکی، و یوگسلاوی را تشکیل میدهند. این نظام متداول بوده است و همچنین در میان ژرمنها و سکسونها که غالبا ملل کشورهای آلمان، اتریش، سویس، بلژیک، هلند، دانمارک، سوئد، نروژ، و انگلیس را تشکیل میدهند، چند همسری وجود داشته است.

امروزه هم این نظام در بین ملل غیر مسلمان آفریقا، هندوستان، چین، و ژاپن وجود دارد. در میان ملل غیر مسلمان حتی در آمریکا چند همسری وجود دارد. در تبت چین، چند شوهری نیز وجود دارد. پس بر خلاف گمان عده ای، مبدع این سیستم اسلام نبوده و منحصر به ملتهای مسلمان نمیشود.
در انجیل، نص صریحی نمیتوان یافت که به موجب آن چند همسری حرام باشد، بلکه تک همسری بودن مسیحیان اروپایی به دلیل آداب و رسوم باقیمانده پیش از مسیحیت رومیها و یونانیان بوده است که کلیسا آنها را پذیرفته و جزو تعالیم خود قرار داده است.

فرضیات پیرامون عوامل موثر بر چند همسری:


عوامل اقتصادی: گفته اند در دوران قدیم ، بر خلاف امروز، داشتن زن و فرزند زیاد از لحاظ اقتصادی به نفع مرد بوده و مرد از زنان و فرزندان خود مانند بردگان کار می کشیده و یا احیانا فرزندان خود را می فروخته. منشا بردگی بسیاری از افراد اسارت در جنگ نبوده است. از نوشته هایی که پیرامون چند همسری در دست هست، مجموعا چنین بر می آید که چند همسری هم از جهت توانایی مالی یک مرد برای تکفل زنان متعدد و هم از جهت نیاز و وابستگی اقتصادی زنان که آنها را مجبور به چنین ازدواجی می کنند، و هم به دلیل به اسارت گرفتن زنان و بهره کشی اقتصادی از آنان و هم به لحاظ عرف تعیین خرج و جهیزیه عروسی وارث بیوه ها و ...، تحت تاثیر عوامل اقتصادی بوده است.

عوامل اجتماعی: فزونی تعداد مردان به زنان ، جنگها و به اسارت گرفته شدن زنان، مرد سالاری جوامع که در آن مردان قوانینی به نفع خود شکل داده اند، نیاز به فرزندان بیشتر، نیاز به توسعه پیوندهای عشیره است و پاره ایی از رسوم جوامع به عنوان عوامل اجتماعی موثر بر پدیده چند همسری ذکر شده اند. اگر دختران در سن 14 سالگی و پسران در سن 25 سالگی ازدواج کنند مازدای به اندازه 9 سال ازدواج برای هر زن می ماند که بین مردانی که مایل به چند همسری هستند تقسیم می شود (گود 1973 ; ترجمه ناصحی،1352). اگر تعداد زنان آماده ازدواج بیش از مردان طالب همسر باشد، می توان تصور کرد که این عامل در جوامعی که فرهنگ آنها مجرد ماندن طولانی زنان و دختران را بد میداند سبب مجبور شدن زنان در ازدواج با مردان متاهل شود.
در مورد عامل مرد سالاری و چند همسری استاد مطهری چنین نقل قول می کند: خیلی واضح است که علت تعداد زوجات چیست؟ و چه بوده است؟ علتش زورگویی و تسلط مرد و بردگی زن است. علتش پدرشاهی است. مرد چون بر زن تسلط و حکمرانی داشته رسوم و قوانین را به نفع خود و علیه زنها قرنها مورد استفاده قرار داده است، و زن چون محکوم مرد بوده نتوانسته است چند شوهری را به نفع خود مجری دارد. امروزه که دوره پایان زورگویی مرد است امتیاز چند زنی نیز مانند بسیاری از امتیازات غلط دیگر جای خود را به حقوق متساوی و متقابل زن و مرد می دهد (مطهری،1359). ایشان این نوع تفکر را سطحی و ناشیانه خوانده و رد می کند.
یکی دیگر از عوامل اجتماعی چند همسری ، عامل پیوند قبیله ایی است بهنام و راسخ(1348) نوشته اند که به گمان آنها اندیشه تشیید و تحکیم خانواده بوده که از سببهای رسم (چند زنی) شده است، مثلا خان یک طایفه برای آن که نفوذ ایل و تیره خود را توسعه دهد و مقام خویش را مستحکم بدارد، از خوانین همسایه دختر می گرفته و از این راه به پشتیبانی طوایف دیگر در روزهای سختی اطمینان حاصل می کرده است.
دو زنی در مواردی و خصوصا نزد پاره ایی از قشرها و طبقات مشخص اجتماعی چون بازرگانان و کسبه و افرادی که شغل آنها موجب تحرک مکانی بیشتر است (مانند رانندگان) فزونتر ملاحظه میشود و اصولا تعداد زوجات در محیط شهری و مردان چهل سال به بالا رایجتر است (بهنام و راسخ، 1348).

عوامل جغرافیایی: منتسکیو معتقد است ، در کشورهایی که دارای آب و هوای گرم می باشند زنها در سنین هشت و نه سالگی به بلوغ می رسند، در این کشورها بلوغ و باروری زنها پشت سرهم صورت می گیرد. اما در کشورهای که هوای معتدل دارند ، زیبایی زنها مدت بیشتری باقی می ماند و دیرتر به بلوغ می رسند. وقتی که ازدواج می کنند به خاطر سن بالا تجربیات بیشتری دارند و دیرتر بچه دار می شوند و تقریبا همزمان با شوهران خود پیر می شوند. بر این اساس بین مردها و زنها مساوات برقرار شده و مردها بیش از یک زن نمی گیرند. دو دلیل برای رد این فرضیه وجود دارد. اول اینکه چند همسری مشرق زمین منحصر به مناطق گرمسیر نبوده بلکه در مناطق معتدل از جمله ایران وجود داشته است. ثانیا شواهدی وجود دارد که همین نیاز در غرب نیز وجود داشته اما به اشکال دیگری ظاهر شده است (مطهری، 1359).


عوامل زیست شناختی: ویل دورانت بر این باور است که مرد ذاتاً طبیعت چند همسری دارد، و فقط نیرومندترین قیود اخلاقی، میزان مناسبی از فقر و کار سخت، و نظارت دائمی زوجه میتواند تک همسری را به او تحمیل کند. (دورانت، 1953، ترجمه زریاب،1371).

اسکات معتقد است که مرد ذاتاً چند همسر است و توسعه تمدن مایه توسعه و تعمیم چند همسری ذاتی شده است.

دکتر موسیر نیز در این باره می گوید: زن طبیعتا تک همسر است و مرد در خود عنصر چند همسری را دارد.

سروش (1361) این دو قول را در کتاب دانش و ارزش خود آورده و می گوید : آنچه اینان از چند همسری ذاتی ، در مرد منظور دارند این است که مرد میلیونها سلول اسپرماتوزوئید تولید می کند، در حالیکه در زن، در هر ماه فقط یک تخمک آماده باروری می گردد. لذا همگامی با مشی طبیعت لازمه اش این است که مرد را اجازه دهیم زنان بسیاری بستاند و آنها را بارور گرداند، و زن را از ستاندن بیش از یک شوهر در تمام عمر باز داریم. وی در انتها این شیوه استدلال را نکوهش می کند.

به طور کلی می توان گفت که در جامعه ایرانی نگرشها نسبت به چند همسری عمدتا منفی است. کی نیا(1373) در این رابطه می نویسد: تعداد زوجات در کشور ما متاسفانه در همه موارد بر پایه اصول اخلاقی و در مسیر هدفهای اسلامی نبوده و در اغلب موارد بنا بر تنوع طلبی و جبران ضعف جنسی و هوسرانی مرد صورت گرفته است و کانون وحدت و صفای خانوادگی را به صحنه جدال و نفاق بین زن و شوهر تبدیل کرده، که سرانجام منجر به وقوع طلاق بین آنان گردیده است.

در مبحث نکاح صحیح بخاری از حضرت عایشه (رض) روایتی نقل شده که می فرمایند: چهار نوع ازدواج در دوران جاهلیت ، در بین اعراب مرسوم بود:

اول اینکه، مردی از کسی دختر یا یکی از بستگانش را خواستگاری می کرد و با پرداخت مهریه اقدام به ازدواج می کرد.

دوم اینکه، شخص به زن خود می گفت ; پس از اینکه از قاعدگی پاک شدی برو نزد فلان کس که می خواهی با او آمیزش کنی، در این حالت شوهر از او کناره گیری می کرد تا حاملگی مشخص شود. آنگاه در صورت دلخواه مجدد با او زندگی می کرد. این کار برای بدست آوردن فرزندان اصیل و نجیب انجا م می گرفت. این نوع نکاح را استبضاع می نامیدند.

سوم اینکه، گروهی کمتر از ده نفر از مردان بر یک زن جمع شده به نوبت پیش او رفته و با او آمیزش میکردند. وقتی زن حامله میشد و زایمان می کرد، آن افراد را احضار می کردند. هیچکدام از این افراد نمی توانست از آمدن امتناع کند، آن وقت خطاب به آنان می گفت : همه شما از کاری که با من کرده اید با خبر هستید، اینک بچه ایی آورده ام. سپس به دلخواه، یکی از آنان را نام می برد و بچه به او تعلق می گرفت. آن شخص حق امتناع از پذیرش نداشت.

نوع چهارم ، به این صورت بود که گروهی از زنان بدکاره و زناپیشه در محل خاصی جمع می شدند و پرچم ویژه ایی بر در خانه نصب می کردند تا مردم آنها را بشناسند. گروهی از مردان با هم توافق کرده نزد یکی از زنان رفته با او نزدیکی می کردند. آن زن اگر حامله شده و زایمان می کرد ، آن مردان پیش او آمده، قیافه شناسان را فرا می خواندند ، با نظر قیافه شناسان بچه به یکی از آنها تعلق می گرفت که نمی توانست از پذیرش آن امتناع کند. (بخاری 194 – 256 ﻫ . ق).

از چهار نوع ذکر شده، نوع دوم در ایران دوران ساسانیان نیز مرسوم بوده است. بارتولومه(1924 ، ترجمه صاحب الزمان 1344) می نویسد: ... نوعی دیگر از ازدواج در عصر ساسانی معمول بوده است که آن را ازدواج با (زنی عاریتی) یا (ازدواج استقراضی) می توان نامید . یعنی اختیار موقت زنی به همسری در حالی که در قید ازدواج شوهر دیگری است.

اسلام بجر اولین نوع ازدواج ، سایر اقسام ازدواج های فوق الذکر را حرام اعلام کرد. این نوع ازدواج نیز ابتدا از نظر تعداد زنانی که یک مرد می توانسته عقد کند هیچ حد و حصری نداشته.
چند زنی در آن زمان در بسیاری از اقوام و ملتها مرسوم بود. تا سال هشتم هجری برای مسلمانان محدودیت از نظر تعداد زنانی که می توانستند عقد کنند وجود نداشت. به قول محمد حسنین هیکل، آیات مربوط به محدود کردن زنان به حداکثر چهار نفر، در سال هشتم هجری نازل شد.

عدد حداکثر چهار زن را بدون شک اسلام تشریع کرده است و پیش از آن چنین محدودیتی نبوده است. اگر ازدواج موقت را که صرفا در فقه شیعه حلال بوده و از نظر تعداد محدودیتی ندارد ، استثناء کنیم ، نزد همه فقهای اسلامی اعم از شیعه و سنی، از چهار زن در عقد دائم یک مرد حرام است.

قرضاوی (1976) روایتی را نقل میکند که در بسیاری از کتب حدیث آمده است، به این صورت که وقتی غیلان ثقفی مسلمان شد ؛ ده زن داشت. پیامبر (ص) فرمود : از زنان خود چهار نفر را برگزین و بقیه را طلاق بده.

قرطبی در تفسیر خود روایتی را با ذکر سند از محمدبن معن الغفاری نقل کرده است به این صورت که زنی نزد عمربن خطاب (رض) از شوهر خود شکایت کرد که به او بی توجهی بوده و همیشه مشغول عبادت و شب زنده داری است. عمر قضاوت را به کعب اسدی که در آنجا بود واگذار کرد. ایشان شوهر او را خواسته به او گفت : چون خداوند عزوجل برای تو چهار زن را حلال کرده است ، تو فقط حق داری سه شبانه روز از همسر خود دوری کنی و بیش از این حق نداری. عمر این قضاوت او را تصدیق و تحسین کرد( راجح ، 1986).

عدالت عالی ترین فضیلت انسانی است . شرط عدالت یعنی شرط واجد بودن عالیترین نیروی اخلاقی، با توجه به اینکه معمولا احساسات مردان نسبت به همه زنها یکسان و در یک درجه نیست، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض میان زنان ، یکی از مشکل ترین وظایف بشمار می رود.

تعدد زوجات با این شرط اخلاقی اکید و شدید، بجای آنکه وسیله ایی برای هوسرانی مرد واقع شود شکل و قیافه انجام وظیفه به خود می گیرد. هوس رانی و شهوت پرستی جزء با آزادی کامل و دنبال هوای دل رفتنی سازگار نیست.

کسانی که تعداد زوجات را وسیله هوسرانی قرارداده اند ، قانون اسلامی را بهانه برای یک عمل ناروا قرار داده اند . اجتماع حق دارد آنها را مواخذه و مجازات و این بهانه را از دست آنها بگیرد.

شرطی که اسلام برای تعدد زوجات در نظر گرفته است عدالت است، که عبارت است از اینکه مرد مسلمان به خود اطمینان و اعتماد داشته باشد، در صورتی که بیش از یک زن در زمان واحد بگیرد خواهد توانست بین زنان در خوراک و پوشاک ، نفقه و بیتوته ، عدالت را رعایت کند. اگر کسی در نفس خود چنین اطمینانی حاصل نکند و به نفس خود اعتماد نداشته باشد که می تواند حقوق زنان را بالسویه رعایت کند، بر او حرام است که بیش از یک زن نکاح کند. این نظام (پدیده چند همسری) در بین مسلمانان احتمالا روندی رو به کاهش دارد

0 Comments:

Post a Comment

<< Home